برخی از شهروندان قدیمیتر اهل «تبریز» میگویند که ریشه اسم این شهر به داستانی در گذشتههای دور برمیگردد؛ وقتی که کاروان بزرگ پادشاهی از منطقه تبریز کنونی عبور میکرده و پس از مدتها که «تب» دختر پادشاه بند نمیآمده و هیچ دارویی آتش تب را از وجود او نمیرانده، نهایتا پس از اطراق در سرزمین خوش آبوهوای تبریز کنونی، «تب» دختر پادشاه بند میآید و همین میشود که از آن وقت به بعد، آن ناحیه را «تب ریز» مینامند.
این روزها اما «تب» بسیار داغی تن تبریز را در برگرفته است؛ تب تند «قومگرایی» یا به تعبیری «هویتطلبی»، و یا به تعریف برخی، «تجزیهطلبی». هرچند که هر یک از این «ترکیب»ها در توصیف اتفاقات هفته گذشته در جریان مسابقه فوتبال بین تیمهای استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز میتواند بسیار مناقشهبرانگیز باشد و شعارها و رفتارهای هواداران تبریزی را دقیق و کامل ارزیابی و ریشهیابی نکند، اما واکنشها در فضای اجتماعی و فضای مجازی به این اتفاقات چنان شدت گرفت که پیش از این و در موارد مشابه، بهچشم نخورده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شعارهای هواداران تیم تبریزی اینبار نه تنها ربطی به ورزش و فوتبال نداشت، بلکه مستقیما به یک مسئله «نژادی» اشاره میکرد. گروهی از تماشاگران در جایی از مسابقه با توهینهای مکرر به «وریا غفوری»، بازیکن «کُرد» تیم استقلال، شروع به تشویق کشور «ترکیه» میکنند؛ رفتاری که با توجه به حملات اخیر ترکها به مناطق کردنشین، قابل توجه است. بهویژه، اگر به یاد داشته باشیم که وریا غفوری صراحتا به حمله نیروهای ترکیه به کردها واکنش نشان داده بود. از سوی دیگر، برخی از تماشاگران نیز با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامین «تجزیه طلبانه» توجهات بسیاری را جلب کرده بودند. در یکی از عکسها میبینیم که گروهی از تماشاگران نوشته بزرگی را به نمایش گذاشتهاند که روی آن نوشته است: «چکسلواکی یا یوگسلاوی؛ انتخاب با شما». این جمله اشارهای مستقیم به چگونگی تجزیه این دو کشور اروپای شرقی دارد که برای «چکسلواکی» بدون جنگ و خونریزی بود، و برای «یوگسلاوی» همراه با جنگ چندساله.
شدت و شکل این شعارها تا حدی بود که بسیاری از رسانههای داخلی از نشر آن خودداری کردند. آن شعارها باعث خوشحالی رسانههای کشور «ترکیه» شد و برخی از آنها حتی در متن خبر خود از «آذربایجان شرقی» به عنوان «ترکیه جنوبی» نام بردند. رسانههای ترکیه نوشتند که «هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی با شعار «ترکیه، ترکیه، ترکیه» از این کشور حمایت کردند». در متن خبر خبرگزاری «آناتولی» آمده است: « بسیاری از طرفداران این تیم پیش از آغاز مسابقه با دادن سلام نظامی و گرفتن و انتشار عکس یادگاری، حمایت خود را از نیروهای ارتش ترکیه و عملیات چشمه علیه تروریستهای پ.ک.ک/ی.پ.گ را ابراز داشتند».
این بهرهبرداری سیاسی، و البته از آن مهمتر، شدت گرفتن شعارهای نژادپرستانه و قومگرایانه در ورزشگاههای ایران اما برای مسئولان ورزش ایران چندان توجهبرانگیز نبود. اما پس از چند روز و با شدت گرفتن واکنشها در فضای مجازی، هم یکی از نمایندگان مجلس، یعنی نادر قاضیپور، به آن جنجالها واکنش نشان داد، و هم مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان.
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان، از معاون فرهنگی وزارت ورزش خواست تا هرچه سریعتر نسبت به «تشکیل کارگروه صیانت از ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در محیطهای ورزشی» اقدام کند. به نوشته رسانههای داخلی، این کارگروه با حضور نمایندگان «وزارت اطلاعات، ارشاد اسلامی، صداوسیما، فدراسیون فوتبال، کمیسیون فرهنگی مجلس، نیروی انتظامی، معاونت فرهنگی سپاه و نمایندگان باشگاههای ورزشی» تشکیل خواهد شد.
نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه، در گفتوگو با وبسایت «خانه ملت» با اشاره به ماجراهای تبریز گفت: «قطعا باید با افرادی که شعارهای انحرافی سر میدهند و فضای پاک ورزش را آلوده میکنند، برخورد انضباطی شود». از قضا راهکار نادر قاضیپور به گوش نیروی انتظامی هم رسید و امروز هفت نفر از تماشاگران روز مسابقه دستگیر شدند. به گفته پلیس، «دستگاه اطلاعاتی انتظامی و قضایی هم پیگیر ۳-۴ نفری هستند که آنجا مطلبی نوشته بودند».
فارغ از بگیرو ببندهایی که چندان هم مشخص نیست که تا چه اندازه میتواند راهکار مناسبی برای تسکین این «تب» نابهجا باشد، بسیاری از این خشمگین هستند که چرا «باشگاه تراکتورسازی تبریز» هیچ واکنش مناسب و درخوری به این ماجراها نشان نداده است؛ تیمی که به زعم گزارشگر بازی، «پنجمین تیم پرطرفدار» در دنیاست و یک مربی حرفهای اهل «ترکیه» را روی نیمکت دارد و از نظر مالی احتمالا متمولترین تیم حال حاضر فوتبال ایران است.
فوتبال ایران شاهد سردادن شعارهای «قومگرایانه»، یا به تعبیری «نژاد پرستانه»، در میان برخی تماشاگران در سالهای اخیر بوده است. شاید این تجربه در دفعات قبلی بیشتر معطوف به هواداران تیم تراکتور بوده باشد، اما از یاد نبریم که پیش از این نیز در جریان بازی تیمهای فولاد و پرسپولیس در تهران، برخی از هواداران تیم تهرانی علیه هواداران تیم جنوبی شعارهای نژادپرستانه زشتی سر دادند که دامنه تنش آن تا مسابقه بعدی در اهواز، بین دیگر تیم تهرانی، استقلال، و حریف جنوبیاش ادامه داشت.
هرچند میتوان برداشتهای بسیار متفاوتی از شدت گرفتن نگاه قومگرایانه یا نژادپرستانه و حتی به تعبیری تجزیهطلبانه داشت، اما در عین حال، میتوان در یک نکته نیز اتفاق نظر داشت که ماجراهای استادویم «یادگار امام» شهر تبریز، نشانگر شدت گرفتن «تبی»ست که پایان کار آن، نه رهایی بیمار از بیماری، که آغازگر درگرفتن آتشی بس داغتر از آتش «تب» خواهد بود.